میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

بیا با هم بریم سفر

سلام گله گلدونم قرار فردا با بابایی بریم کوالالامپور یه دوری بزنیم شاید چند روزی نباشم شایدم باشم اگه اینترنت گیرم اومد میام . قراره بریم اینجا شما هم اگه دوست دارین با ما همسفر بشین یه آدرس زیر کلیک کنید  و بعدش  صبور باشین  تا تصویر کاملان آپلود بشه .       http://www.airpano.ru/files/Kuala-Lumpur-Malaysia/start_e.html   برج پتروناس - کوالالامپور ، مالزی ضمنان بازم به افتخار اصغر فرهادی که جایزه اسکار رو برد چه حس غروری به آدم دست می ده وقتی اسم ایران رو اینجوری می شنوی . ...
8 اسفند 1390

سفر به جزیره پرهانتیان

 ادامه مطلب هم داریم سلام آقا میکاییل گل غروب روز پنج شنبه با هم دراومدیم یه کم قدم بزنیم ، یه ایرانی هست تازه دو ماهه اومدن اما پشیمون شدن می خوان برگردن رسیدم در خونشون ، خانومه رو که دیدم وایسیدیم تعریف کردن گفت که می خوان برن جزیره پرهانتیان ، من تا حالا نرفتم اما بابایی رفته قبلان  خیلی هم تعریفش رو می کرد که محشره فوق العاده اس ، منم خیلی دوست داشتم برم ساله قبل که حامله شده بودم خطرناک بود سوار قایق بشم امسال هم با تو بازم برام سخته الهه خانوم بهم اصرار کرد بیا؛  منم دیدم فرصت بدی نیست دسته جمعی هم بیشتر خوش می گذره . با بابایی هم که صحبت کردم اونم قبول کرد و خلاصه جمعه ساعت یک و نیم ...
30 بهمن 1390

اندر احوالات مالزی 2

مالزی سرزمین دوستی بی شک مردم مالزی یکی از معدود ترین مردمی هستن که نژادهای مختلف مالایی ، چینی و هندی به صلح کنار هم زندگی می کنن مهم نیست که چه فرهنگی داری چه مذهبی، چه دینی ، چه پوششی؛ انسان باش و به خوبی زندگی کن   یادمه ماه رمضون بود و مسلمون ها برای نماز ظهر به مسجد می رفتن در حالیکه کوچه رو به روی مسجد جشن چینی ها بود و تو کوچه میز گذاشته بودن و ناهار می دادن نه شلاقی بود نه منکراتی نه شکایت از روزه خواری در ملاعام   استان کلانتان که ما در اون زندگی می کنیم استان اسلامی مالزی هست و تنها استانی هست که به خاطره نماز جمعه روز جمعه تعطیله و برای این که خیلی از بقیه کشورها و شهرهای مالزی عقب نمونن ا...
2 بهمن 1390

اندر احوالات مالزی 1

سلام راستی خورشید خانوم چه شکلی بود  ؟ نوره افتاب  چه رنگی بود ؟؟؟ آبی بود یا نارنجی ؟؟ من که یادم نمیاد بسکه اینجا بارونی و ابریه و آفتابی نشده من یادم رفته ،بیشتر از یک هفته اس بی وقفه داره بارون میاد ، بابا جون پنبه داخل بالش ها ؛ پشته دره کمدهای چوبی ؛ لباسهای آویزون شده به جوب لباسی ( البته تن شده ها ) همه کپک زده همیشه تو فصل بارون همین آش و کاسه است که از مهر شروع می شه تا نزدیکی های عید . اینجا دو تا فصل داره بارون و غیر بارون از پاییز و زمستون خبری نیست ( من دلم پاییز می خواددددددددد ) . همیشه هم سبزه به قولی اگه اینجا چوب خشک تو زمین بذاری سبز می شه . مالزی یعنی زندگی مسالمت آمیز با حیوانات ؛ ا...
26 دی 1390
1