میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

یه پسر ده ماه و نیمه

1391/5/4 22:14
نویسنده : ملی
1,868 بازدید
اشتراک گذاری

نفسممممممممی

یه پسره ده ماه و نیمه که دله مامانش رو برده تا حالا دیدین پسری که مامانش رو می بینه بدو بدو میاد سرش رو می ذاره رو سینه اش یا وقتی مامانش نشسته میاد از پشت سر بغلش می کنه اگه ندیدین الان می تونین ببینین ؛ اینهههههههه همینی که روزی هزار بار کشوهای مامانش رو می ریزه بیرون

شکلکهای جالب آروین

همینی که همه چیز رو هم تا میبینه با دهنش امتحان می کنه از دمپایی های مامانش گرفته تا صابونش تو حموم ؛ تا لوله جارو برقی و صندلی غذاش

شکلکهای جالب آروین

یا پسری که عاشقه ماشین سواریه و باباش هم بعضی وقتها  از این فرصت برای خودش استفاده می کنه

شکلکهای جالب آروین

_ _  این دو تا خط آشنا ، اگه تمام بدنه منو وارسی کنین بدون اغراق دویست و هفتاد و پنج تایی از این خط ها پیدا می کتین بعلهههه اینا جای دندونه یه موشه که فقط هم مامانشو رو گاز می گیره اما سراغه باباش نمی ره اینم جای  یکی از گازهاش

بعد ار دو روز هنوز دستم خون میاد جاش درد می کنه انگشتم رو نمی تونم تکون بدم

شکلکهای جالب آروین

این وروجکه قصه ما دو سه روزی کلماتی رو هم میگه تا می رم سمته گاز می گه : دا ، دا   ( داغ )

تا می گم گاو اونم میگه : گا ، گفتنه پا رو هم یاد گرفته

دستش رو هم می گیره به دیوار اینقدر قشنگ راه می ره اما به شرطی که حواسم بهش نباشه تا ببینه دارم نگاش می کنم می شینه و چهار دست و پا میاد سمته من

شکلکهای جالب آروین

غذا خوردن رو هم دوست داره دیگه ؛  وقتی که سیر شد میذارم یه کم خودش بخوره

که هم خودش می خوره هم دهنه مامانش می ذاره - البته قاشق خالی -

شکلکهای جالب آروین

دیروز موقعی که بهش غذا می دادم یه کم ماست ریخت روی میزش دیدم با چه علاقه ایی شروع کرد به پخش کردن ماست منم بقیه غذا و چند قاشق ماست  دیگه براش ریختم تا حسابی کیف کنه

بعد از بازی کردن لبخند حاکی از رضایتی به من زد هر چند که خودم هم بیشتر از میکاییل از بازیش لذت بردم  

شکلکهای جالب آروین

و برای ختم کلام ، یه پسر خوشگله و بامزه یه فرشته کوچولویی که همه زندگی مامانش شده حالا خسته شده و لالا کرده 

 

پسندها (1)

نظرات (26)

آوين
4 مرداد 91 22:30
الهي من دورت بگردم
من فداي اون كفشاي قرمزت بشم اون تاپ و شلوارك قرمزت معلومه مامانت هم مصل خاله عاشق رنگ قرمزه
بوس براي دوتاتون


خدا نکنه خاله جون جونی
من که رنگ قرمز دوست دارم اما این لباسها بیشتر هدیه ان
منیر
4 مرداد 91 22:31
من فداش بشمممممممممممممم
عشق خاله چه خوردنی تر شده


خدا نکنه مرسی خاله جون جونی جون
مامان کوروش
4 مرداد 91 22:44
کوروش الان تو بغل منه داریم دو تایی عکسهای میکاییل رو می بینیم و ذوق می کنیم خصوص اخرییییی که عشقههههههههههه


الهی قوربونه پسره سوب برم من ممنونم
منیر
4 مرداد 91 22:44
ای بد جنس
من همیشه مشقامو خودم مینوشتم
تازه شم کلاس پنجم که بودم یه بار خواستم معلم رو بپیچونم مشقامو یه خط در میون و بزرگ بزرگ نوشتم که زودتر تموم بشه معلم هم من رو برد جلو و دفترم رو داد دستم که از روش بخونم
آخرش هم یه چوب خوردم و سعی کردم درس عبرتی بگیرم


هههههههههه
منم یه بار سر مشق از اون چوبا خوردم
منیر
4 مرداد 91 22:45
اگه بدونی چی کشیدم تا اجاق رو تمیز کنم


میدونم آخه خودم کشیدم
منیر
4 مرداد 91 22:47
خدا نکشدت
دلم درد گرفت از دست تو
چرا میخوای من رو از راه به در کنی


آدمه کرمو ندیدی
سمانه(مامان محمدرهام)
4 مرداد 91 23:06
آخیییییییییییی ماشالله خیلی نازه .وخیلی بامزه ماست بازی کرده وآفرین به شما مامان مهربون که خلاقیت رو از نو گلت دریغ نمیکنی

موشی خاله مامان جونت گناه داره عزیزم


ممنونم عزیزم
دوست دارم هر کاری رو که خوبه امتحان کنه نهایتش شستنه دیگه
میبنی خاله مامانش رو چقدر دندون دندونی می کنه
سمانه(مامان محمدرهام)
4 مرداد 91 23:08
مامان جون فکر کنم میکاییل نازم داره دندون درمیاره .هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


خاله جون 6 تا دندون داره ، شایدم می خواد بقیه اش دراد چه می دونم
مریم مامان رادین
5 مرداد 91 2:42
بابا اینجا خوابگاه نیست که، بهشــــــــــــــــــــته. واااااااااااااااای خیلی قشنگه view اش! بهشتتون هم که تکمیله با این میکائیل خوردنی که هربار عکسهاشو می بینم بیشتر دلم براش تنگ میشه. قربون ریخت و پاش و ماشین سواری و غذا خوردن و لالا کردنت
راستی می دونی noghteh به فارسی چی می شه؟ میشه "دخلافثا" از بس اشتباهی تایپ کردم حفظ شدم!


ههه مگه از تو لینکت نمی ری ؟؟؟
فدات شم عزیزم
shirin
5 مرداد 91 7:26
ey joonam ke bakhoondane karaye to enerji migiram , meli keyf mikonam . har dafe in joor karasho minevisi manam havas mikonam ye fereshte koochooloo dashte basham , ama na alan man hanooz nemitoonam ye mamane khoob mese to basham . asheghesham meli asheghe in honar namaihasham , vaghti to karasho minevisi shab ke ba hamed neshastim barash mikhoonam o 2 taii zogh mikonim , khoda baratoon negahesh dare , khoda bara khale shirinesham negahesh dare ke man nadide asheghane doosesh daram

خاله شیرینی خیلی شیرینی خود شکلاتی آینباتی
مرسی هر وقت دلت هوای یه فرشته کرد تو احساست شک نکن مادری فقط یه دل مهربون می خواد که تو از جنسه خوبش رو داری که من انگشت کوچیکت هم نمی شم هر موقع صلاح دیدین زندگیتون رو گرمتر کنید اما من پشیمونم از سالهایی که خشک و خالی گذشت دوستتون دارم هر دو تون رو
sepehri
5 مرداد 91 12:10
الهی به گردم خیلی ماهی عزیزم.حالا ببین من چی کشیدم که میکی ما از 10 ماه و نیم که بود راه افتاد دیگه همش باید دنبالش بگردم


ای جانم بلاخره اول تا آخر ما مامانا باید بدویم
فرشته
5 مرداد 91 18:23
سلام آبجی مهربونم
چیکار می کنی با غربت؟ ایشالا غریب تندرست باشی.
چند وقت بود برات نظر نذاشته بودم اما میومدم وبت رو می خوندم.
خیلی میکی ناز شده و بامزه
و شاید نازتر از اون قلم شماست که به زیبایی این بامزگی رو به قلم کشیده
خیلی ناز از شیطونیهاش نوشتی

نمیدونی چقدر خوشحال شدم دیگه عکسای بی روسری تو وبت نذاشتی عزیزم .
نمی دونم چرا اینقدر روت حساس شدم و متعصب.
اگه دوست نداشتی تیکه آخر نظرمو تو وبت نذار
اما من همیشه برات دعا می کنم.....
به خدا می سپارمت


سلام عزیزم
خوبی ؟ بارداری خوب پیش می ره ؟
ایشاله وقتی نی نی شما هم اومد می بینی که موهبت بزرگی ان درست می گی بامزه تر از اونین که بشه راجع بشون نوشت
سمانه مامان پارسا جون
5 مرداد 91 18:25
چقدر حظ کردم از خوندن این پستت
الاهی من دورش بگردم اینقدر با نمک شده ماشاا...


فدات شم عزیزم پارسا گلم رو ببوس
مامان نفس طلایی
5 مرداد 91 19:14
خدا حفظش کنه


ممنونم عزیزم
خاله ي اميرعلي
5 مرداد 91 22:08
سلام
اومدم بگم پسرك قصه تنها دل مامان ملاحتشو نبرده بلكه دل هزاران ادم هاي ديگه مثل خاله الهه رو هم برده كه با ديدنش هزاران بار قربون صدقش ميره
الهي كه تن اين پسرك قصه سلامت و لبش خندون باشه كاش اونجا بودم تا پسرك دويست و هفتادو پنچ تايي هم منو گاز ميكرد آخ كه چقدر دوسش دارم


ای جونم قوربونه این خاله الهه برم به خدا محبتت رو از لابلای نوشته هات حس می کنم وای خاله نمی دونی که چقدر گازش درد داره
مامان گیسو جون
6 مرداد 91 12:12
سلام عزیزم خوبی ؟
ماشاا... چقدر ناز شده ملی جونم
خونه جدیدتون هم قشنگه مبارکه الهی همیشه توش شاد باشین
وای ملی این جای گازه این جیگره خاله فداش شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کردم دستت سوخته !!!!!!!!!!
چه دردی کشیدی


خیلی جاش درد می کنه
ممنون عزیزم تو خوبی ؟ نگرانت بودم
ممنون
آوين
6 مرداد 91 15:08
روزي چند بار ميام به اين عكس پايينيه كه تو اشي جون و گل پسري هستي نگاه ميكنم و با نگاه كردم به چهره مهربونت دل بي قرارم آروم ميگيره
بووووووووووووووووووووووس


الهی فدات شم تو رو خدا اینجوری می گی من شرمندت می شم خوب
زینب
6 مرداد 91 15:35
عزیزمممممممممم خیلی لحظه ها رو دریاب ملی جون که مثل برق میگذره و بعد حسابی دلتنگشون میشی. البته میدونم که همینطوره دوست عزیز.


سلام دوستم
کاملا حق با شماست من نفهمیدم کی پسرم اینقدری شد
سپیده
6 مرداد 91 17:48
سلام خانمی. اجازه هست عکسهای سیسمونی رو تو وبلاگ کودک من بزارم تا مامانهای دیگه از ایده هاتون استفاده کنن؟؟ منتظر جوابتون هستیم.


عزیزم اگه می خوای بذار اما من بعلت اینکه ایران زندگی نمی کنم چیزای مختصری گرفتم اما اگه فکر می کنی به دردتون می خوره چرا که نه
شمیم
6 مرداد 91 23:56
الهیییییییییییی.خیلی با این پستت حال کردم.اصلا همیشه از خوندن وبلاگت لذت میبرم.عکسای وروجک خیلی ناز بودن.چقدر خجالت بکشه وقتی بعدا این عکس گاز گرفتن دستتو ببینه!!!جیگرشو قربون


عزیزم لطف داری منم با دلنوشته های کلی لذت می برم
کبودی ها رو هم کاش بذارم تا بی گار می شه همش منو گاز می گیره
آسمونی ها
7 مرداد 91 12:07
آخ جووون
چقدر عکس خوشگل موشگل
میکی میام میخورمت هااااااا
اومدم نگی نگفته بودیااااااا

همه عکساش یه طرف ... عکس آخریه یه طرف دیگه .... عین " گونیا " خوابیده ...


کلی به گونیا خندیدممممممممم
سما مامان شلينا
7 مرداد 91 16:23
واى خاله نوي جونت غذاهايى كه ميخورى كپل شيرين مننننننن
خيلى دوستت دارم فندق قلقلى
او مممممممممممممممماچ


مرسی خاله جونی مهربونی
مامان طهورا
7 مرداد 91 21:08
سلام ملی جونم
ماشالله خیلی نازه و با مزه شده. این اخریه چقدر ناز خوابیده 90 درجه.
موهاشم خیلی بلند شده
چه جای با صفایی داره غذا می خوره کنار پنجره به به




سلام خانوممممممممممم
تازه موهاشو یه کم کوتاه کردم
مامان محمدجان
8 مرداد 91 1:40
سلام عزیزم خوبی؟ میکاییل جون خوبه
ماشالله چقدر بزرگ شده خدا حفظش کنه
دلم واسش یه ذره شده بود فسقلی خاله
ملی جون منم دیگه آپم خدا بخواد
ببخش دلواپست کردم


سلام خانوم خوش اومدی از این ورا
خدا رو شکر که خوبین چشم خدمت می رسم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
8 مرداد 91 8:18
قربون این پسر ناز برم من. دوچرخت خیلی قشنگه خاله جون مبارکت باشه. بازی با غذا خیلی حال میده نه


مرسی خالههه آره حال می ده به آرتین هم بده بازی کنه


نرگسی
16 مرداد 91 0:15
ای جونمممممممممممم مامانی کار خوبی میکنی راحتش میذاری بچه کلی کیف میکنه .. آخه دور و برم زیاد دیدم مامانایی که سخت میگیرن برای بچه هاشون .. وای خدا چقده ناز خوابیده .. بوس بوس بوس بوس بوس بوس بوس


آره بابا بذار بچه حال کنه لذت ببره از زندگیش کاری که نمی تونیم براش کنیم حداقل جلوش رو نگیریم