هفته نهم
سلام وروجکه مامان
خدا رو شکر می کنم که دو ماه رو با هم به خوبی پشت سر گذاشتیم و الان وارده ماهه سوم شدم که شروع ماهه سوم خیلی واسم خوب بود تمام حالت های عجیبم هم از بین رفت دیگه اونجوری گشنم نمیشه حتی دیگه شب ها کمتر به دستشویی میرم و این ها واسم خیلی اتفاق های خوبیه. راستی ! هفته قبل من و تو بابایی به دکتر رفتیم و دکتر برای اندازه گیری سنه دقیقت سونوگرافی کرد و بابایی هم فیلم می گرفت که تو هی تکون می خوردیو باعثه خنده بابایی و دکتر می شدی . خلاصه شما الان ۲.۵ سانتی متر هستی یعنی اندازه یه دونه انگور ؛ و ساختار فیزیکی بدنت شکل گرفته و آماده وزن گرفتن میباشی هر چند که من از گنده شدن می ترسم اما به خاطره تو به ترسم غلبه می کنم .
راستی دیروز من با ندا (دوستم ) رفتیم به خرید و من چند تا لباس حاملگی خریدم هر چند که الان واسم خیلی گشاده اما خودم خندم میگیره وقتی فکر میکنم تا چند ماهه دیگه من اونقدری می شم . و اینکه برای تو دو دست لباس خریدم عزیزم اولین لباس های تو از فروشگاه زنجیره ایی pacific از KB mall کوتابهارو خریده شد اما چون نمی دونستیم که دختری یا بسر یه دونه سفید خریدم و یه دونه کرم و قهوه ایی (مبارکت باشه عزیز دلم )