میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

اولین پارک رفتن میکاییل

1391/2/16 0:56
نویسنده : ملی
670 بازدید
اشتراک گذاری

امروز من و تو  دو تایی ،  تنهایی و عشقولانه  رفتیم پارک ؛  چقدر ذوق می کردی و آدما ؛ گل ها ؛ چراغهای کف پارک ، فواره ها همه همه نظرت رو جلب می کردن و کله ات از این ور به اون ور می چرخید  چقدر نی نی همسنه خودت دیدیم با خودم گفتم امروز روزه  نی نی هاست مامان به دخمله گل هم اومد جلو و ما شما رو روبروی هم قرار دادیم فدای اون روابط عمومیت برم که بهش می خندیدی اما دخمله نگات  نمی کرد - فکر کنم خیلی با حیا بود -

بازم هوا دلپذیر شد سر و کله ادما پیدا شد بازم صندلی های خالی پر شدن از ادمها یه پیرزن تنها نشسته معلوم نیست داره به کجا نگاه می کنه شاید داره تو ذهنش دنباله خاطرهاش میگرده

یه دختر و پسر جوون نشستن کنار هم بغ بغو می کنن شایدم خالی بندی عاشقه اون پیرمردیم که کتاب هاش و میزش رو با فلاسک میاره پارک همچین کتاب می خونه انگار که شب امتحانشه

اما جوون های قلیون کش رو دوست ندارم می شینن پک می زنن و انگار که دارن فیلم سینمایی می بینن آدمها رو برنداز می کنن و بعضی هاشونم واسه اینکه بگن ما حرفه ایی هستیم دود قلیونشون رو حلقه می دن بیرون

قشنگ ترین جای پارک جای بازی بچه هاس صدای جیغ و بازی بچه ها اون همه شور و هیجان دیدن بچه های پشمک به دست حاله آدم رو جا میاره

خلاصه بادبادک فروش ، فالوده فروش با اون چرخ دستیش ، چرخ فلکی ، بچه های خاله فال بخر همه باز هم اومده بودن مثل ساله قبل تو هم اومدی عزیزم مثل سال قبل اما ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

آوين
17 اردیبهشت 91 1:19
هميشه به گردش خاله جوني خوش گذشت


ممنونم جای شما خالی
مامان کوروش
17 اردیبهشت 91 7:56
وای ببین چه تیپی زده پسملی
دخترها باید برات غش می کردن چه معنی داره بهت نگاه نمی کرد؟؟؟



دختره ی چش سفید !!!!
مریم مامان بهراد و آراد
17 اردیبهشت 91 13:43
پس اومدی نزدیک ما ملی جون حتما تو این هفته باهات قرار می ذارم بریم پارک
قربون این پسملی ناز


بعلهههههههه حتمان عزیزم خوشحال می شم
مامان طهورا
17 اردیبهشت 91 20:05
سلام ملی جونم
وای که چقدر قشنگ نوشته بودی انگار که صد ساله پارک نرفتم ...




usm که خودش پارکه
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
17 اردیبهشت 91 20:25
به به چه پسری. انشالله زودی بزرگ شی تا بتونی بری تاب و سرسره سوار شی.


مرسی خاله ایشالله با آرتین با هم بریم
zeinab
18 اردیبهشت 91 9:50
هر جا هستین بهتون خوش بگذره مامی و پسر خوشگل


ممنونم
مامان طهورا
18 اردیبهشت 91 12:53
آره خاله ملی usm یه پارکه قشنگه ولی نی نی توش نداره بازی کنیم پیرزن و پیر مرد هم نداره ولی بغ بغو کلی داره



ههههههههههههههه
آره اونجا بازرار بغ بغو گرمه طهورا رو نبری بد آموزی داره دیدی اونجا دانشجوهای دختر پسر با هم خونه می گیرن
سمانه مامان پارسا جون
18 اردیبهشت 91 17:25
آخخخخخخخخخخ
قربون اون شکل ماهت میکاییل
چقده تو خوردنی هستی عسل من
همیشه به گردش


مرسی خاله چقدر لطف داری شما
جای شما خالی
محيا كوچولو
18 اردیبهشت 91 23:23
به به هميشه به پارك و شادي
ايشالله هميشه كنار هم شاد و سلامت باشيد


کاش بودی محیا جون با هم می رفتیم
منامامان یسنا
19 اردیبهشت 91 17:35
وااااااااااااااااااااااااااااااااای چه لذتی داره منم باهات موافقم....واقعا شیرینه ولذت بخش ای کاش بچه بودم....


آره حالا خودمون مامان شدیم هومممممممممم !!
خاله ي اميرعلي
21 اردیبهشت 91 22:51
سلام عزيزم هميشه به گردش و پارك
اي جاااااااااااانم فداي روي ماه اين موش كوچولوم بشم من چه قشنگ نگاه ميكنه
ملاحت جون از اون دخمل با حيا شماره منزلشون رو ميگرفتي و با همسري خدمتشون ميرفتين برا امر خير!!!
وااااي پارك هاي شما گشت پليس آگاهي نيس؟تو پاركهاي ما كه اصلا بغ بغو نيس يا خيلي كمتر از ترس گرفته شدن
خيلي زيبا نوشتي انگار كه خودم تو پارك بودم واقعن همينطوره كه ميگي
عاشقتم و ميبوسمتووووووووون

سلام عزیزم
جای شما خالی کاش بودی تا من و میکی تنهایی نمی رفتیم پارک
خاله الهه دخمله حیا داشت اما خوشگل نبود واسه همین شماره نگرفتم
خدا رو شکر چشم نزنم کرج گشت ارشاد نداره
منم دوستت دارم ایشالله که امتحاناتتو خوب بدی زودی دوباره بیای