میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

تولده مامی

1390/5/13 12:46
نویسنده : ملی
1,780 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند وعسله مامان 

 امروز تولده مامیه چند روزه وبلاگمون پر از تولد شده خوب چی کار کنیم تولدامون نزدیکه  و من سی سالم تموم شد ، که راستش تو این سی سال که گذشت تازه با وجوده تو دارم مفهموم زندگی رو می فهمم عزیزم تو اومدی تا منو بزرگ کنی به من یاد بدی هدف و امید داشتن یعنی جی ؟ عشقه واقعی یعنی چی ؟ مفهوم صبر و گذشت رو تو بهم یاد دادی لذت هایی را رو تجربه کردم که برام تازه و نو بود دنیا رو از یه دریچه ایی دیدم که خیلی برام جالب بود خودم احساس می کنم یه آدمه دیگه شدم با یه شخصیته جدید ، اصلان یادم نمیاد که قبلان چه شکلی بودم و چه طور فکر می کردم فقط میدونم پا به مرحله ی خیلی بالایی گذشتم و فقط میدونم تو دنیا واسم تو مهمی و بابایی و زندگیه سه نفری مون و می خوام با تمامه قدرت حفظش کنم دیگه نه کار برام مهمه نه ادامه تحصیل الان همه فکرم تویی و خوشبختی تو و این که چی کار کنم برای تو بهترین مامانه دنیا بشم شاید بعدان به تحصیل و کار فکر کنم اما حالا ذهنم فقط از تو پرهشِـــکـْـلـَکْ هــآے 
خــآنــــــومـے .

 

 

 

با تو خوشبختی دیگه یه قصه نیست

یه حقیقته مثله یه معجزه است

انگار باید میومدی که من

با تو پرواز کنم از این قفس

 

 

و اما سوپرایزه بابا جونی که از هزار تا مهمونی و کادو برام با ارزشتر بود :

غروبه روزه دوازدهم ما بود که  به وقته مالزی دوازده شب شده بود و سیزدهم ؛  داشتم یکم پیاده روی می کردم دیدم موبایلم زنگ خورد و از اونوره خط صدای موزیکه تولدت مبارک میاومد الهی قوربونش برم اینقدر خودش تنهایی شلوغ می کرد فکر میکردی که پنجاه نفر اونجاس دست میزد سوت میزد  وکلی سر وصدا به پا کرده بود .

 

تو کلاسه گلابی ها هم مربی بهم گفت حالت خوبه گفتم مگه می شه خوب نباشم آخه امروز تولدمه ، مربی هم خوشحال شد و به افتخار من رقصید و ما گلابی هم دورش وایساد بودیم براش دست می زدیم  بعضی گلابی هم در جا باهاش می رقصیدن  ؛همه خیلی خوشحال شده بودن احساس می کردم وااای همه چقدر به این شادی نیاز داشتن و یه رقص چقدر همه رو خوشحال کرد ، به مربی مون گفتم این خاطره همیشه تو ذهنه من می مونه .

 

دورت برگردم من ،  هفته سی چهارم هم بسلامتی تموم شد و راهه زیادی تا آخرش نمونده راستش وقتی به اومدنت فکر می کنم تمومه وجودم پر از استرس می شه که نکنه من نتونم مامانه خوبی باشم  ، نکنه نتونم درست بهت شیر بدم و گشنه بمونی ، نکنه نتونم خوب تربیتت کنم نکنه نتونم دوستت باشم و تو از من گله کنی و هزار تا اگه دیگه ...

روزی که برات داشتیم لباس می خریدیم من گیج ومبهوت به لباس ها نگاه میکردم و مامانم تند تند سفارش می داد زیر دکمه دار آستین بلند ، مانتو دکمه داره رو ؛ زیر پوش دکمه دار ، زیر پوشه ساده و...   سایزه 1 ، 2 ، 3 و ... من واقعان نمی دونم با این لباسها باید چی کار کنم ؟؟؟ کدوم رو بپوشم  مگه چند دست باید تنت بپوشم و بازم کلی فکر و انرژی منفی که نکنه نتونم بخوبی ازت مراقبت کنم ؟؟؟ شِـــکـْـلـَکْ
 هــآے خــآنــــــومـے

اما نه !!!! سعی مو می کنم با تمومه وجودم من باید مامانه خوبی باشم .

 

 

 

راستی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دو روزیادمه پیش دم دمای صبح بود که خوابتو دیدم اصلان نمی تونم حسمو از اینکه دیدمت برات بیان کنم با هم دیگه حرف میزدیم فقط یه کم لاغر بودی که من توی خواب با خودم می گفتم چون الان تو هفته سی چهاری و هنوز چربی های  زیر پوستت کامل نشده شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے .

 

 

 

شمارشه معکوس من برای اومدن بابایی به پنج رسیده عجب پنجه طولانیبه که تموم نمی شه ، بی صبرانه منتظره دیدنشم میدونم تو هم دله کوچولوت واسه بابای مهربونت تنگ می شه امروز کلی بهم سفارش می کرد که باهات حرف بزنم که گفتم خیالت راحت باشه تا یه جای خلوت پیدا میکنم باهاش کلی حرف می زنم    .

عاشقتم عشقه من

 

 

ملی

 اینم مامی وقتی که کوچک بود    .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان شازده کوچولو
13 مرداد 90 5:27
سلاااااااااااااااااااام تولدت مبارک عزییییییییییییزم ان شاالله عمری طولانی همراه با سلامتی و پر از شادی داشته باشی الهی بگردم کاش نزدیک بودیم برات جشن تولد میگرفتم ولی خب اشکالی نداره در عوض 4 روزه دیگه کادوی تولدت رو میگیری باز هم تبریک
مامان ماهان
13 مرداد 90 8:29
!!!
|^^^^^|
|^^^^^^^^^|
[***********]

تولد تولد تولدت مبارک

مبارک مبارک تولدت مبارک

بیا یه آرزو کن ؛بعدش شمعاتو فوت کن





تولد دوست بسیار عزیزم ملی جون مبارکههههههههههه الهی که با اومدن نقطه جونم و در کنار همسر خوبت روزای بسیار بسیار خوبی رو داشته باشی
خوشحالم که همسری داره میاد
واااااااااااااااااای چقدر کوچولو بودی ناز بودی عزیزم بوووووووووووووووووووس






ممنونم دوسته مهربونم
آرزو می کنم که پسرت همیشه سالم زیر سایه مامان و باباش باشه

ت

مامان پارسا جون
13 مرداد 90 10:58


:
تولدت مبارک مامان منتظر
الاهی صد ساله بشی
ایشاالله ساله دیگه کوچولوی خوشگلت هم توی جشن تولدت واست شادی میکنه
راستی عکس کوچیکیات خیلی نازه


ممنونم عزیزه دلم یه چیزی رو واسم مجسم کردی که دلم آب شد . مرسی
مامان قندعسل
14 مرداد 90 14:52
عزیزم توووووووووولدت مبارک ایشالله سال دیگه سه تایی جشن بگیرینملاحت جون چه عکس ناززززززی انداختی ماشالله دارهعزیزم این نگرانی ها واسه همه ی مادراس نگران نباش از پس برمیای مامان مهربون


مرسی عزیزه دلم چشمات قشنگ میبینه
مامان شازده کوچولو
14 مرداد 90 16:57
سلاااااام
خوبید
دیشب همسری اومد.....
اومد بهتون یه سری بزنم برم ، فکر نکنی بیمعرفتم
دلم پیشتونه
فقط 3 روز دیگه مونده
مواظب خودتون باشید


ممنونم عزیزم تو آخره معرفتی
چشم شما هم بهتون خوش بگذره
ریحانه
15 مرداد 90 2:17
تولدت مبارک ملاحت جووووووووووووووووووونم.
عزیییییییییییییزم سال دیگه کارن تو تولدت دس دسی میکنه.
هر روزت قشنگ تر از دیروز البته به همراه همسر رومانتیک و پسمل قشنگت.



آره عزیزم فکر کن سالی دیگه برامون دس دسی و نانای می کنن مرسی عزیزم
بابایی
15 مرداد 90 11:19
سلام
مبارکا باشه انشاالله.....1000 ساله عزیزم






قوربونت برم من ممنونم


مامان شازده کوچولو
16 مرداد 90 12:41
سلاااااااااااااام

در چه حالید؟ حسابی سرتون شلوغه حتما
ان شاالله که همسر مهربونت فردا به سلامتی بیاد و شما از تنهایی دربیاین
مواظب خودتون باشید


الهی قوربونت برم ممنونم که به یادمی آره فردا شب میاد منم کش اومدم ابنقدر لحظه ها رو شمر دم
مامان گیسو
17 مرداد 90 13:54
سلاممممممممم عشقم خوبی ؟
تولدت مبارکککککککککک
الهی 120 ساله بشی گلممممممم
بوسسسسسسسسس


مرسی عزیزممممممممممممم
غزلک*مامان فسقلی*
18 مرداد 90 13:57
سلااااااام عزیزم
با کلی تاخیر تولده مباااااارک
عکست خیلیییییییی نازه


مرسی عزیزه دلممممممممم
خاله ي اميرعلي
13 مرداد 91 15:45
من پارسال همين موقع باهات دوست نشده بودم مهم نيست مهم اينه كه الان دوستيم و به اين معتقدم كه ماهي رو هروقت از اب بگيري تازه هست پس سي سالگيت مبارك ملي جونم
پارسال همين موقع ميكي جون تو دلت بود و از همسري جدا ولي امسال ميكائيل جون كنارته و داره دلبري ميكنه و همسري هم پيشته و از همه مهمتر بايكديگر آشنا شديم و دوست شديم خيلي دوست دارم


واقعان نمی دونی چقدر از دوستیت خوشحالم
ممنون که فکره پارسالم هم بودی
دوستت دارم زیاد