پاستیل
سلام قند وعسله مامان
داشتم توی صفحه های نی نی وبلاگ می چرخیدم به یه صفحه برخوردم اسمش برام جالب بود :
پاستیل مامان !!!!
ما مامان ها هر چی اسم دستمون میاد روی این نی نی ها میذاریم ، شکلات ، کلوچه ، بستنی ...
یاده این افتادم که وقتی تازه حامله شده بودم چقدر پاستیل می خوردم البته من عشقه پاستیل هستم و نحوه آشنایی هم با پاستیل برات می گم و مامان اکرم هم هر روز می رفت بیرون و سه تا بسته پاستیل ماری بزرگ برام ویارونه می خرید منم که دیگه مثله مرغ ها دایم یه کرم از لب و لوچه ام آویزون بود تا اینکه یه روز بابایی منو دعوا کرد که اینا چیه می خوری همش رنگه و دیگه بعدش رفتم تو ترک !!!
و اما نحوه آشنایی من با پاستیل
ای بابا !!! مادر جون زمونه ما که از این چیزا نبود ما بچه های دهه شصت همگی نسله سوخته هستیم یادمه انده خوراکی هامون شکلات های عباسپور بود که می چسبید به دندونامون یه آدامس خروس بود محصوله شرکت داداش و برادر و یه پفک نمکی مینو تو بسته های کوچیک .
خواهرم با یکی از فامیلهای مامانم نامزد کرده بود برادر شوهرش یه دختر داشت یک سال از من کوچیکتر بود به اسمه گلشید که از قضا همدرسه ایی هم بودیم من دوم ابتدایی بودم و گلشید اول
اونا تو اون زمان خونواده با کلاسی به حساب می اومدن یه روز رفتیم بیرون که گلشید اینا رو دیدیم باباش سریع یه پول درآورد گفت گلشید برو دو تا پاستیل بخر ، نوشابه ایی هم بخر .
اون موقع دو جور پاستیل بود نوشابه ایی و میوه ایی که نوشابه ایی سی تومن بود و میوه ایی بیست و پنج تومن که اون موقع تقریبان پولی بود واسه خودش
منم با چشمای چهار تایی با گلشید رفتم اما نمی دونستم چی هست !!! تازه اسمش رو هم اشتباهی- هاشتیل- شنیدم .
خلاصه طعمش برای من خیلی جالب بود شاید اون روز یکی از روزای خوبه بچگی من بود نگهش داشتم تا اومدیم خونه همه دور هم نشستیم و اون هاشتیل !!!! کذایی رو خوردیم و نگاهه هم می کردیم که چه خوشمزه اس ، مامانم هم می گفت : چه چیزایی می سازن !!! و همون شب همشو خوردیم .
فرداش که رفتم مدرسه گلشید گفت من هنوز پاستیلم رو تموم نکردم منم الکی اومدم پز بیام گفتم منم همینطور دارمش ؛فرداش گفتم گلشید هاشتیل تو داری گفت : نه من خوردمش مگه تو داریش منم گفتم آره من دارمش خلاصه آقایی که شما باشی تا دو ؛ سه ماه من هر وقت زنگ تفریح گلشید رو می دیدم می گفتم گلشید من هنوز دارمش . ( فکر می کردم الان گلشید می گه چه دختره باعرضه اییه چیزاشو خوب نگه می داره )
هییییییییییییییییییییی !!!!
ببین اسمه یه وبلاگ ما رو تا کجاها برد ، فقط جانه من بهم نخندی ها !!!
فرشته کوچولوی من
عاااااااااااااااااااااااااااااااا شقتم