عید هم تموم شد
سلام فرشته کوجولوی من
بلاخره عید هم به سرعت باور نکردنی تموم شد همیشه عید یرای من 1، 2 ، 3 ،7 ، 12 ؛ 13 بوده بقیه روزها نمی دونم کجا مخفی می شن !!!
امسال اولین سیزده بدر بچه بغله من بود اما نه خونه شوهر بلکه دور از شوهر و خونه مادر یعنی کنار اشرف سادات و دختران مکرمش بودم .
به علت اینکه ما خیلی دیر آماده می شیم ناهار کباب خریدیم و بردیم بیرون که شما هم تا کباب و سفره رو دیدی شروع به اعتراض کردی که من هم بهت نون دادم که با چه طعم و مزه ایی می خوردیش که فکر می کنم تو عکس زیر معلومه
رفتیم با هم لب جوی که گذر عمر رو ببینیم اما همه حواست به بجه هایی بود که توی آب بازی می کردن و تو هم با هوم هوم کردن به من می فهموندی که می خوای بری تو آب ، قوربونت برم ماهی کوچولوی من مگه پسر آن پدر نباشی که اگه آب باشه شناگر خوبیه
اینم دیگه نزدیکای برگشتنمون بود که این عکس رو با هم یادگاری گرفتیم تا خاطره ایی باشه از اولین سیزده بدر تو و اولین سیزده بدر من با تو
و در آخر جقدر جای بابایی خالی بود و چقدر یاد پارسال رو کردم من و بابا جون چه سیزده باحالی رو در کردیم آخرین سیزده بدر دو نفری رو که تو هم بودی اما غایب از نظر