میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

نفسم ، بهارم

1391/2/6 21:34
نویسنده : ملی
544 بازدید
اشتراک گذاری

بهارم ،نفسم ، عمرم ........... میکاییلم

شکوفه من

روزهای با تو بودن به سرعت هر چه تمام می گذرن اصلان نمی فهمم کی شبه ؟ کی روز ؟ ؟؟ تنها طعمه شیرین مادر بودن خاطره گذشت لحظه هاس قلب

دیشب با خاله ها رفتیم به متراژ خیابونها که هر پنج دقیقه از بغله این خاله به بغله اون خاله نقله مکان می کردی که یهو دیدم پریدی روسری منو گرفتی و خودت رو کشوندی سمت من وااااااااااااااااااااااااااااای !!! خدا بغل

چی می بینم ؟؟؟ نکنه خواب باشم ، اینی که الان قند تو دلش آب شده منمممممممممممممم !!! تعجب

بخدا هنوز باورم نشده که مامانه توئم ، خدا ممنونمممممممممممممممممممم  

میکاییل ممنونم که اومدی و منو از عشقه خودت لبریز می کنی

عصبانیمممم عصبانی

آقا جان هر چی می گم این بچه رو بوس نکنید ، کو گوش شنوا !!! مخصوصان این خاله الهه

تا چشم منو دور می بینن سریع بوست می کنن حالا پوست صورتت دونه زده دیشب به دکتر نشون دادم گفت : آلرژیه بیشتر هم مربوط به بوسیدنه حالا پماد هیدروکورتیزون داده که بمالم به صورته خوشگلت .

روند غذا نخوردن همچنان ادامه داره وقتی که نمی خوری قلبم درد می گیره ، آدمکه دلم غصه دار می شه میره کز می کنه یه گوشه می شینه . دل شکسته

از دیروز یه کلکی سوار کردم که با قاشق آب بهت دادم دیدم واسه آب دهنت رو باز می کنی لابه لای آب دادن یکی ، دو قاشق غذا بهت دادم اینقدر خوشحال شده بودم حس می کردم چه مامانه خوبیم و آدمک دلم شده بود اینجوری

نمی دونم چرا این روزا اینقدر حسود شدم مامان اشرف یه همسایه داره که یه خانومه جوونه که بچه اش سقط شده یا به قوله خودش از بارش رفته ، روزی ده بار میاد در خونه ، 11 شب 4 ظهر خلاصه منم اسمش رو گذاشتم خاله سریش - از حرصم - شیطان

اشی هم از این اسم کلی می خنده ، آخه حسودیم واسه اینه که پسرم صدات میکنه یا همش می گه تو ماله خودم ، خوده خودم ، به خودم می گم آخه این خیلی حسودی بی ربطیه اون از دوست داشتن میگه بنده خدا ؛ اما چی کار کنم حسودیم می شه دوست ندارم کسی تو رو پسرم صدا کنه تو ماله خوده خودمی خاله سریش نمی دونی بدون .زبان

من می خوام تا آخره دنیا تماشات بکنم

ماه من

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان دیانا
6 اردیبهشت 91 16:34
خیلی قشنگ احساسات مادری رو بیان کرده بودی حال کردم واقعا لحظه ها یی هست که د یخواد تا آخر دنیا نی نی رو نگاه کنی. مرسی که به ما سر می زنی و ممنون از محبتت
خواهش می کنم من از وبلاگتون لذت می برم خیلی
مامان محيا
6 اردیبهشت 91 16:39
سلام. خوبي خانومي؟ محيا هم يه مدت به خاطر دندون درآوردن بد غذا شد. تا قاشق رو ميديد لباشو به هم ميچسبوند. منم با دست بهش غذا ميدادم. خيلي هم خوشش ميومد و هر بار انگشتم رو گاز ميگرفت. بعد از يه مدتي دوباره با قاشق غذا خورد


سلام عزیزم
اتفاقان میکی هم با دست رو دوست داره
آوين
6 اردیبهشت 91 22:54
من قربون اووووووووووووووووووووووون كلاه كجت برم فداي اون لبخند نازت بشم
ببين بازم تقصير مامانت شد عزيز خاله از بس مهربون مينويسه يادم رفت سلام كنم
سلام


سلام عزیزمممم
خدا نکنه خاله ایی خوبی شما ؟؟ آوین جون خوبه ؟
خاله ي اميرعلي
6 اردیبهشت 91 23:03
سلام گلم
اي جووووووووونم چه قدر زيبا نوشتي عزيزم ولي گلم مگه ميشه اين عزيز دل رو بوس نكرد بس كه نانازه كلي خاطرخواه داره خداييش يكي من
خاله جونم لپتو بيار جلوووو
ملاحت جونم نگي اين خاله الهه ها چقدر سريشن دس از سر اين فندقيم برنميدارن بخدا خيلي ماهه هرچقدر نگاش ميكنم سير نميشم كاش الان كنارم بود قلمبي ميخوردمش


خاله الهه ها هیچ وقت سریش نمی شن این خاله سریش هم واقعان بی ملاحظه اس
ههههههههه
مامان ماهان
7 اردیبهشت 91 8:50
ای جوووووووووووووووونم چه نگاه زیبایی
کلاهش رو ببین چقدر خوشگله
10000ماشاالله میکائیل جونم مثل ماه می مونی

چقدر قشنگ نوشته بودی ملی جونم کیف کردم
پس به افتخارت جیغ دست هورررررررررررررررررررررررا


مرسی خاله ممنون
دستت درد نکنه شرمنده مون نکن آبجی
مامان کوروش
7 اردیبهشت 91 9:48
منم می خوام یه اعترافی بکنم
منم خیلی حسودممممممممممم
اصن نمی خوام هیشکی کوروش رو ناز کنه
به نظرت ما حالمون خوبه ایا ؟


ای بابا من اینقدر از این اعترافات دارم
که اگه کسی یه روزی واسم تعریف می کرد
بهش می خندیدم
روی خوب حالمون هم باید فکر کنم اساسی
مری
7 اردیبهشت 91 23:50
سلام ملی جون تو چقدر شبیه منی ، من توام یا تو منی
دوستت دارم نیمه گمشده من


مری جوت عزیزم دوسته خوبم
من لایقه این همه محبتت نیستم اما ندیده نشناخته دوستت دارم افتخاره برام که من تو باشم
سمانه مامان پارسا جون
8 اردیبهشت 91 16:11
فدات بشم خاله جون
مثه ماه شدی گلم
ملی جون مثه اینکه این یه حس مشترکه بین همه مامانا آخه منم اینجوریم


چه جالب ؛ آخه من فکر می کردم فقط من اینجوریم !!!
مامان طهورا
8 اردیبهشت 91 23:51
سلام ملی جونم
به به چه شکوفه های قشنگی چه گل پسری بهاری شدیم ...
ممنون واسم آش رو زحمت کشیدی نوشتی عزیزم


سلام عزیزم
خواهش می کنم
منامامان یسنا
11 اردیبهشت 91 16:48
سلام سلام صدتا سلاممممممممممممم....


سلام از ماست
غزلک*مامان فسقلی*
16 اردیبهشت 91 21:27
وای ملی جون بخدا دلم ضعف میره واسش الان که دارم عکساشو میبینم
هزارماشالله هر روز خوشگلتر و دوست داشتنی تر از روز قبلش میشه
از طرف من هزااااااار تا بوسش کن


ممنون عزیزم
اون مو خوشگله خودت که ماهه آقای فشنه