میکاییل میکاییل ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

نقطه ؛ نقطه آغاز زندگی ما

هفته دوازدهم

1389/11/15 11:01
نویسنده : ملی
497 بازدید
اشتراک گذاری

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

سلام عشقه من ، گل منFlower

بلاخره دوشنبه ایی که مدت ها منتظرش بودم رسید و من زود بیدار شدم مشغوله کار کردن شدم و بابایی هم همش نشسته بود پای کامپیوتر دانلود و کپی کردن Computerمن ساعت ده آماده بودم اما بابایی ساعته یازده آماده شد صدای همه رو دراورده بود که بابا الان جا می مونیدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد، خلاصه ده دقیقه قبل از پرواز رسیدیم و ساعته ۱ رسیدیم کوالالامپور رفتیم و تو فرودگاه موندیم تا ساعته ۴ بعد سوار هواپیمای تهران شدیم اما راه خیلی طولانی و خسته کننده بود من هم اصلان خوابم نمی برد خیلی هم سردم بود خلاصه با هزار خستگی و بی حوصلگی ساعته ۵/۱ رسیدیم وقتی پیاده شدیم تهران ساعت ۹ شب بود ؛ از دور بابا قاسم و مامان اکرم رو دیدیم که با دسته گل برامون دست تکون میدادن ( مامان و بابای بابایی) و عزیز دله من محمد رضا هم اومده بود (آخه من از پنج سالگی خاله شدم و محمد  عشقه دورانه بچگی من بود )دیگه تمامه خستگی ها یادم رفته بود ؛ بعد من و بابایی با ماشین محمد اومدیم و مامان و بابا هم با هم اومدن من هم که هیچ لباسه گرمی نداشتم و برف می اومد   همش میترسیدم که نکنه سرما بخورم  .

خلاصه گلم سرتو درد نیارم الان شش روزه که اومدم و تو خونه خودمون هستیم و اینقدر آرامش دارم که توصیف شدنی نیست اما انگار هزار ساله که هیچ کس توی خونه نبوده بسکه کثیفه . خاک همه جاش نشسته از روزی که اومدم باز هم مشغول تمیز کردن هستم نمیدونم کی کاره نظافته من تموم میشه ؟؟؟

راستی !!!!! 

الهی قوربونت برم من الان سه روزه که وارده هفته دوازدهم شدیم و تو الان ۱۵ سانتی متری و به اندازه یک لیمو ترش هستی و حتی قادر یه مکیدن انگشت های خوشگل و کوچولوت هستی دیشب یه عکسه بچه دوازده هفته رو نشون باباییت میدادم که کاملا شبیه یه نی نی واقعیه و همه اجزای بدنش تشکیل شده .

 دیروز عصر یهو نشسته بودم که هوسه باقالی پخته کردم و به بابایی گفتم یالا پاشو من باقالی می خوام بعد رفتیم پیشه یه چرخ دستی که پارسال با دوستای کلاس زبان میرفتیم اونجا ، رفتیم یه باقالی داغ با بابابی زدیم . جای همتون خالیییییییییییییییییییییییی  

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان فرشته
15 اسفند 89 11:52
عزیزممممممممممممم سلامممممممممممم و بوسسسسسس رسیدنت به خیر باشه فدات بشم خوش اومدی نوش جون خودتو لیموی 15 سانتیت اون باقالی هایی که خوردی خسته نباشی ........... ببین هنوز سه ماهت تموم نشده کار نکن من تو 5 ماه بودم که شروع کردم تو هم بزار جای فرشته ات سفت بشه بعداً


سلام مامان فرشته جونم مرسی از لطفت چشم به توصیه هات گوش می کنم
مامان قندعسل
15 اسفند 89 13:11
سلام ماما نقطه جون....رسیدن به خیر...لیموترشت چطوره؟؟؟؟خسته نباشی


ممنونم مامان قند و عسل متشکرم از این همه لطفتون
مامان شازده کوچولو
16 اسفند 89 16:20
سلاااااااام ، وای خدا جونم نقطه جونمون بزرگ شده حالا دیگه شده لیمو ، مامانی مواظب این لیمو کوچولوی ما باش


آره خاله جوون بزرگ شده بچه مون چشم مواظبم
مامان فرشته
22 اسفند 89 17:37
سلام عزیز دلم خوبی ؟ فرشته نازت خوبه ؟ چرا آپ نمی کنی گلم بوسسسسسسسسس


سلام فرشته جوون راستش مریض شده بودم الان یه کم بهتر شدم اومدم سروقته نی نی وبلاگ