پسره مامان
سلام عسلم سلام پسرم
میکاییل بفریادم برس بابات واسم خواب دیده ، چند روز پیش با خوشحالی صدام می کنه می گه دیشب خواب دیدم دو تا بجه بعد از میکاییل آوردیم من خیلی از صبح خوشحالم .
یعنی خدا وکیلی من چی باید بگم ؟ - قبل از این که تو بوجود بیای یه روز مامان اکرم زنگ زد گفت خواب دیدم یه پسر بچه رو پات نشسته - اون که زن بود و می گن خواب زن چپه به درستی تعبیر شد اگه ماله بابات تعبیر شه من چه خاکی به سرم کنم ؟؟؟؟ این مادر و پسر کمر به قتله من بستن ؛ آی مامانی کجایی ؟؟؟؟؟؟؟؟
و اما جالب ترین کاری که هفته قبل کردی این بود که داشتم جا تو عوض می کردم غلط زدی یه هو پستونکتو دیدی رو تخت؛ برش داشتی گذاشتیش تو دهنت اما برعکس .
باز هم پای تو سوخته و بدجورتر از پای تو دله من سوخته ، هر پمادی رو که فکر می کردیم امتحان کردیم بیچاره بابایی که جا تو باز می ذاره باهات بازی می کنه تا تو یه جا دووم بیاری بیشتر از پنج دقیقه که خوابیده واینمیسی با ترفندهایی بیست دقیقه نگهت می داره .
شدیدان مامانی شدی و من شدیدان ذوق مرگ شدم اما دلم واسه بابایی هم می سوزه
هفته گذشته یاد گرفتی که وقتی می گیم میکاییل بیا دستات باز می کردی از بغله بابایی به بغله من و برعکس اما جدیدان هر چی بابایی می گه میکاییل بیا دستتو میندازی دوره گردنم و روتو برمی گردونی ،
دیگه رو پاش هم نمی خوابی کافی طفلی بذاردت رو پاش قشقرقی به پا می کنی که نگو و تا میای بغله من آروم وایمسی دیشب دلم واسه بابایی سوخت چون مظلومانه رفت اون ور نشست من بهش گفتم ناراحت نشو پسرمون خیلی کوچولو ئه .
بعضی وقت ها نصفه شب ها بیدار می شی و فقط می خوای بیای بغله من تا میای دوباره خوابت می بره دیشب که خودم هم غرق خواب بودم گذاشتم وسط بین من و بابایی چرخیدی دیدی اون ور باباییه بعد چرخیدی یه نگاه به من کردی و رو پهلو به سمته من آروم خوابیدی
گاهی هم اینقدر نگاهه چشمام می کنی تا خوابت ببره ، هاه !!! اگه این فقط یه خوابه بذار تا ابد بخوابم
من که هنوز باورم نمی شه این منم ،
خوابم یا بیدارم تو با منی با من
همراه و همسایه نزدیک تر از پیرهن
خوابم یا بیدارم لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست بگو از آفتاب نیست
بگو که بیدارم بگو که رویا نیست
بگو که بعد از این جدایی با ما نیست