ماجراهای هفته سی و هشتم
سلام میکاییلم ، عسلم
سی و هفت هفته و چهار روز .................
روزهایی با طعمی شیرین آمیخته با کمی ترس و دلهره
دلم برای دیدنت تنگ شده اما برای رفتنت از وجودم هم بی قرارم و غم و شادی وجودم را گرفته ، حسی مابینه خداحافظی و سلام ،حال عجیبی دارم این روزها.....
هر شب به تخته خالیت کناره تختم نگاه می کنم و با خودم فکر می کنم کی میای و توی این تخت لالا کنی و بعد گشنه ات بشه و فقط منو بخوای بعد من بیام بغلت کنم آروم شی
می دونستی که چشامی ؛ همه ی آرزوهامی
می دونستی که همیشه تو تمومه لحظه هامی
امروز شنبه اس و خیلی خوشحالم ، روزهایی که قراره برم سونوگرافی ذوق مرگم ، آخه یه لحظه های کوتاه می تونم ببینمت ، این آخرین سونوگرافیه ................
چند روزیه رگه سیاتیکم درد گرفته ، دلهره دارم نکنه این موضوع بشه نتونم طبیعی به دنیا بیارمت ، آخه می خوام خودم برای بدنیا آوردنت تلاش کنم و لحظه اومدنتو ببینم و اولین خوش آمد گویی رو خودم بهت بگم .
الهی قوربونه شکله ماهت برم من ، خوشگلم ، عسلم
از سونوگرافی برگشتم نمی دونی دلم چقدر برات ضعف رفتم ، یه حالی داشتم که نگو یه حسی دارم که نپرس ، اولش به دکتر گفتم چرا من این بار چیزی نمی فهمم گفت برای اینکه بچه بزرگ شده و آبه اطرافش کم شده ، تا اینکه رفت به سمته پایینه شکمم گفت بله بچه کاملان چرخیده و سرش پایینه ، و صورته قشنگتو یه لحظه هایی می تونستم ببینم دکتر گفت : آب جلوی صورتش بیشتره بهمین خاطر می تونید ببینیدش ، واااااااااااااااای بینی تو لبای نازتو و گردی صورتتو چند لحظه دیدم تو رو خدا مامانی زودتر بیاااااااااا .
این هم منه گرد ، و قلمبه و ذوق زده بعد از سونو گرافی
بعدش با بابایی رفتیم یه سالن دیدیم و رزرو کردیم که آخره شهریور مهمونی بدیم به افتخار حضوره میکاییلم .
سی و هفت هفته و شش روز............
مامانی گلم هفته سی و هشتم هم داره یواش یواش تموم می شه اما احساس می کنم جات خیلی خوبه خواهش می کنم بیا دیگه بابا ،مامانیت دلش آب شد بخدا
خونه رو تمیز کردم هر چند که دوباره داره به حالته اولش برمی گرده ، خودم هم آرایشگاه هامو رفتم تا وقتی اومدی بگی به به چه مامانه مرتبی !!!
و دارم ثانیه شماری میکنم برای شروعه دردهام ، راستی دیروز هم با بابایی برای چک آپه هفته سی و هشت رفتیم باز هم خدا رو شکر همه چیز خوب بود و دکتر گفت : همه جیز برای زایمانه طبیعی خوب به نظر میرسه .
عاشقتم فرشته کوچولوی من ، زود بیا .