بیست و پنجم شد
بازم بیست و پنجم شد و ماه شماره من به عدد 10 رسید بازم بیست و پنجم شد و من دارم به ده ماهه پیش فکر می کنم این جز خاصیته 25 واسه من که منو با خودش به عقب می بره به روزی که تو اومدی به روزی که زمینی شدی و توی آغوشه من جا شدی ، ده ماهه شدنت مبارک گل من امروز بیست و پنجمه و عقد عمه پگاهه بله بلاخره عمه پگاه عروس شد و چقدر دلم می خواست توی عقدش ما می بودیم صبح که از خواب بیدار شدی منم به افتخارش آهنگ ای یار مبارک بدو خوندم و هر دو با هم دست می زدیم حالا قرار زمان عقد زنگ بزنیم و بله گفتنش رو تلفنی بشنویم زین پس به جای واژه...